یه اَلِف که بچه نیست
یه اَلِف که بچه نیست

یه اَلِف که بچه نیست

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد!

 

یه دوستی دارم زمان دانشگاه ، هر کی عکس عروسیش رو می آورد ، این به جای اینکه تبریک بگه ، دهنش رو کج می کرد و پشت سرش ایراد می گرفت و میگفت: عشق عروسی و شوهرن و .... گذشت،  در واقع سالها گذشت  و ازدواج براش مهم شد ! رسید بالاتر از ۳۵ که موقعیت ازدواج براش پیش اومد ، با کمال تعجب کنار صفحه اش یه چیزی گذاشته بود مثل روزشمار که من ۱۰ روز دیگه عروس میشم ، فرداش ۹ روز و  پس فردا ۸ روز و....


چند سال پیش یکی با یه ادبیاتی منو رنجوند ،عجیبه اما تو بدترین اتفاق زندگیش ، تو جمع ، یکی دیگه دقیقا با همون کلمات و ادبیات اونو رنجوند، خوشحال شدم؟! نه ، راستش! بیشتر ترسیدم ،چون فکر کردم کجاها ممکنه بی قصد و ناخواسته کسی رو رنجونده باشم !


از بازی های روزگار هیچ کسی خبر نداره ، دنیا مثل یه شطرنج باز ماهر روبه روی ما نشسته ، اصلا و ابدا نمیشه حرکت بعدیش رو حدس زد ، همیشه فرصت ادامه بازی رو نمیده ،ممکنه یهو تصمیم به کیش و مات بگیره! یه جور رفتار کنیم که فردای روزگار ،تو خلوت خودمون،  تو آینه بتونیم تو چشمهای خودمون نگاه کنیم!







نظرات 7 + ارسال نظر
پگاه جمعه 9 آذر 1403 ساعت 02:50

سلام
من خیلی به این موضوع فکر کرده ام و خیلی هم دیده ام که کسی یا خودم یا دیگران، کسی را منع یا قضاوت کرده ایم و سرمان آمده و منم مثل شما نگران میشم از قضاوت ها یا حرف های ناخواسته.
اما واقعا مگه ذهن جز قضاوت و صدور حکم کار دیگه ای هم میکنه؟ کارش اینه. از طرفی تا رفتاری رو قضاوت نکنیم نمی تونیم ازش پرهیز کنیم

سلام .
درست میگید ،چند بار دیگه هم گفتم ، ذهن و دل گیت بازرسی که نداره یهو یه فکر رد میشه ، اما نمای بیرونیه اون فکر ، حرف زدن در موردشه که خوب اون رو میشه کنترل کرد ،جسارت نمی کنم ، خودمو عرض میکنم ، اختیار فکر تا حدی با هام نیست ولی اختیار زبون واقعا با منه.

رضوان چهارشنبه 7 آذر 1403 ساعت 10:40 https://nachagh.blogsky.com/

دوستت دیر متوجه شده که ازدواج کردن را دوست داره.در باورش نمی گنجیده ازدواج می تونه جالب باشه.خدا را شکر که او هم عاقبت متوجه شد ازدواج جالب است.
همه با هم به یک نقطه از زندگی نمی رسند.مثلا من نمی دونستم بازنشستگی می تونه جالب باشه.تا اینکه سال نود و هفت گفتم دیگه نمی کشم ولی تا 99 بازنشسته نشدم.
خدا را شکر که او هم به نقطه ای رسید که با تنها موندن خداحافظی کنه.انشا الله پشیمونی پیدا نکنه و همیشه شاد بمانه.

سلام ، بله ، و بیشتر از اون هایی که توی سن پایین ازدواج کرده بودند ذوق و شوق نشون میداد، ان شالله که بخت همگی سفید باشه . خدا رو شکر که بازنشستگی براتون حس خوب داشته و خسته نباشید برای سالهایی که مشغول به کار بودید

پری دریایی چهارشنبه 7 آذر 1403 ساعت 10:08

سلام عزیزم
این پست واقعا قشنگ بود حرف های سنجیده و به جا و درست
کاش بتونیم بدون قضاوت کردن و رنجوندن دیگران زندگی کنیم

سلام . ممنون محبتتونم، کار راحتی نیست ولی نشدنی هم نیست ، امیدوارم حواسمون رو بیشتر جمع کنیم

قورى سه‌شنبه 6 آذر 1403 ساعت 20:20 http://ketriyoghoriii.blogfa.com/

سلام
روز شمار تا عروسی
مثل همیشه چقدر درست و زیبا گفتى

سلام آخه خنده دار شده بود ، بعد فکر کن هی استوری از اینکه از الان دارم چیکار میکنم مثلا ۳ ساعت دیگه من خانم فلانی میشم ، یعنی دیگه واقعا فقط شبیه خوشحالی نبود بیشتر شبیه ذوق زدگی بود فکر کنم آه همه اون بچه ها گرفته بودتش .

رویا سه‌شنبه 6 آذر 1403 ساعت 19:56

اخ اخ گل گفتی خانم. یعنی تو عمرم اگر یه چیزی یاد گرفته باشم همینه و واقعا تلاش کردم درستش کنم اولش با سکوت بعد هم حتی فکر نکردن بهش. من حافظه بدی ندارم رفتارها و حرف‌ها یادم میمونه اینقدر دور و بر خودم از اینا دیدم که فقط تلنگری شد واسه خودم که مراقب باش. اونی که به ظاهر و حجاب همه گیر میداد عروسی گیرش اومد که یه چیزی فراتر از بی حجابی هست اونی که هزار تا تهمت زد به عروسش که آویزون پسرم شد در حالیکه بی نهایت دختر ابرودار و نجیبی بود و هزاران بار پسرش گفت من خودم اصرار دارم دختر خودش را با پسری گرفتند و با چه وضعی. اونی که به طلاق گرفته ها تهمت میزد عروسش سه ماه نشده طلاق گرفت خانواده‌ای که یکی را نقد می‌کردند چرا دخترشون را به این آدم بیخودی دادند و هزار تا حرف و حدیث دامادشون خل و چل و روانی از آب درآمد که دادگاه بهدخاطر امنیت دختره زود طلاقش را غیابی گرفت .

سلام ، واقعا فکر کنم باید《 این جهان کوه است و فعل ما ندا 》 رو مد نظر قرار بدیم ، آدم می ترسه اینا رو می شنوه و میبینه ، خدا عاقبتمون رو به خیر کنه ، مرسی از نوشتتون

ربولی حسن کور سه‌شنبه 6 آذر 1403 ساعت 14:37 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
امیدوارم هم اون دوستانی که زود ازدواج کردند خوشبخت شده باشند و هم این خانم.
گاهی ازدواج‌هایی توی اطرافمون می‌بینیم که کاملا مشخصه اشتباهه و اکثرا بعد از مدتی به شکست هم منجر میشه اما من معمولا جرات نمیکنم نظری بدم

سلام ، ان شالله که خوشبختند، دیگه وقتی تصمیم گرفته شده بهتر آدم چیزی نگه .

تیلوتیلو سه‌شنبه 6 آذر 1403 ساعت 12:18 https://meslehichkass.blogsky.com/

سلام عزیزم
چه تلنگر خوبی
دقیقا حرفات درسته و به قول خودمون دنیا گرده!
کما اینکه همیشه میگن اگر کسی را از کاری منع کردی حتما سرت میاد (شاید اصطلاح اصفهانی باشه - نمیدونم توی همه گویش ها استفاده میشه یا نه؟)
دوستتون وقتی نوبت خودش شد دقیقا همون رفتار را نشون داد و گاها شدیدتر و بیشتر!
و اونجایی که دقیقا با همون ادبیات دوستتون روبرو شد- درس خوبی به ماها هم دادید!! حواسمون باید جمع باشه
و در نهایت فرصت کوتاهه... شاید توی لحظه های کیش و مات باشیم و خودمون خبر نداشته باشیم!!!!

سلام تیلو جانم،ممنون عزیزم فکر کنم اصطلاح متداولِ چون منم زیاد شنیدم ، بله معمولا حافظه آدمها یا خوب نیست یا تمایل ندارن که فکر کنند کجاها اشتباه کردند، واقعا از ته دل استغفار میکنم از لحظه هایی که حواسم نبوده . البته شامل شما نمیشه، شما معلومه که خیلی مهربونی و همش دنبال اینی که اطرافیانت حالشون خوبتر بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد