یه اَلِف که بچه نیست
یه اَلِف که بچه نیست

یه اَلِف که بچه نیست

آنگاه خورشید سرد شد و برکت از زمین‌ها رفت!


تو صف صندوق  آجیل فروشی ، پشت یه آقایی بودم که چرخ دستیش رو پر کرده بود ، تو دست من ، سه قلم جنس بود ، برگشت بهم گفت : شما بیا زودتر حساب کن ، چون معطل میشی ، گفتم : مشکلی نیست ، قبول نکرد ، منم خوشحال از توجه اش ، تشکر  کردم .  آقا و خانمی که جلوتر بودند از صندوقدار پرسیدن اینجا دفتر پلیس۱۰+ کجاست ؟ ، صندوقدار گفت: نمیدونم ! 

خجالت میکشیدم، قاشق نشسته بپرم وسط حرفشون و بهشون بگم ، از مغازه که اومدم بیرون، اونها هنوز کنار مغازه بودند ، رفتم جلو و گفتم : نزدیکترین  دفتر پلیس فلان جاست و آدرس دادم.



وارد سوپر شدم، خانمی با بچه کوچیکش خرید می کرد ، خریدم رو برداشتم ، هر دو با هم رسیدیم کنار صندوق  ، من کمی زودتر ، صندوقدار منو زودتر دید ، دستش  رو دراز کرد که خریدها رو ازم بگیره و حساب کنه ، گفتم : این خانم زودتر از من اینجا بود، اول نوبت ایشونه! خانم در نهایت ادب ازم تشکر کرد ، خوشحال شد که مثل گاو مش حسن  ، بدون توجه به اون ،بی نوبت نرفتم جلو. منم خوشحال شدم که اون بهم گفت: همین که حواستون بود ممنونم.


هر جا هستیم ، به هر کار ، به هر شکل،  کار هم دیگه رو راه بندازیم ، بذاریم  این چرخه بچرخه ، حال همو خوب کنیم ، با یه آدرس دادن ساده ، با اجازه دادن پشت فرمون به یه عابر یا یه راننده و...  به همدیگه توجه کنیم . نیت کنیم  هر روز کار یه بنده خدا ، یه موجود زنده رو راه بندازیم  ، شاید دعای اون  که نمی دونیم کیه در حق ما اثر کرد  ، شاید طرف مستجاب الدعوه بود ، شاید برکت  به زمین برگشت .


نظرات 9 + ارسال نظر
فاطمه شنبه 13 بهمن 1403 ساعت 16:08

سلام دقیقا،توصیه خیلی خوبی کردید

سلام ، مرسی ، خواهش کردم

شیرین شنبه 13 بهمن 1403 ساعت 11:47

سلام
اون حال خوبی که، بعداز راه انداختن کار کسی ،داری بهترین قسمت ماجراس که باهیچ چیزقابل قیاس نیست

سلام . واقعا همینطوره بُعد درونیش رو آدم کاملا احساس میکنه و مطلب دیگه وقتی یکی برامون کاری کرد ولو ناچیز بهش بگیم ممنونم ، این توجه به آدمها انگیزه میده که خوبی کنند

به آقای بابایی جمعه 12 بهمن 1403 ساعت 10:42

.

سلام ، پیامتون رو خوندم ، متوجه هستم چی باعث خشمتون شده ، اما کاری که الان، در حال حاضر از دست ما ، .‌‌‌‌.. تاریخ بر میاد شاید همین باشه ، شاید خدا هم به ما نگاه کرد و ورق برگشت

پگاه پنج‌شنبه 11 بهمن 1403 ساعت 17:44

هر روز نیست کنیم کار به موجود زنده رو راه بندازیم

تیلوتیلو پنج‌شنبه 11 بهمن 1403 ساعت 15:42

چقدر خوشم اومد
کاش همینطوری این چرخه بچرخه و برکت به زمین برگرده

سلام تیلوجانم ، من هر وقت که به کسی راه میدم موقع رانندگی، لبخند میزنم و با دست اشاره می کنم که رد بشه ، بی بروبرگرد اون هم به من لبخند زده ، خیلی خوبه . الهی که بچرخه

رضوان پنج‌شنبه 11 بهمن 1403 ساعت 06:11 http://nachagh.blogsky.com

یکبار دیگه هم نوشتم برات که sensitiveهستی.یعنی نسبت به اطراف خود توجه داری.سال ۶۸ وقتی تو کلاس درس ارشد بودم خانم اشرف غلامرضایی استاد درس پرستاری روان تاکید می کرد برای پرستاری از روان بیمار خود شما بخون اطرافیان خود باید «سن.سی.تیو»،باشبد.شاخک های حسی تون را غبار روبی کنید،کوچکترین پالس را دریافت کنید.معلم کلاس دوم پسرم از من سوال کرد چطور تربیتش کرده ای اینقدر متوجه من است؟گفتم مادرش تحصیلات روانپرستاری داشته ،حتما روش اثر گذاشته.البته همدلی و صداقت و گرمی و محترم بودن هم حکم می کنه چنین باشیم که شما توصیه فرمودید.

سلام رضوان جون .کل نوشتتون رو دوست داشتم ولی گل نوشتتون یه کلمه است که کاش به ذهن من می رسید . 《 محترم 》 باشیم .

ربولی حسن کور چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت 14:56 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
یه لحظه فکر کردم سراغ پلیس+۱۰ را گرفتن که بخاطر به هم زدن نوبت ازتون شکایت کنن

سلام ، اونها جلوی اون آقایی بودن که جاش رو با من عوض کرد

سلام ألف جان
چه عجب نوشتى شما با این قلم زیبا باید هر روز بنویسی
من همیشه رعایت حال دیگران و مى کردم و مى کنم
اما حقیقتا تو إیران هیچ وقت کسی رعایت نکرد برام
در عوض اومدم اینجا. اینقدر همه حواسشون به همدیگه هست در جهت کمک
در جهت فضولى أصلا و أبدا
نمى دونم چى شد که مردممون به سمت خودخواه بودن کشیده شدن

سلام عزیزم. لطف داری
درمورد عدم توجه مردم یه کم بی حوصلگی هست ، یه کم هم مشغله ، ولی به نظرم منفعت طلبانه هم نگاه کنیم ، یعنی حتی نمیگم انسان دوستانه ! شاید واقعا گره کار ما اینجوری باز بشه .
ببین شما مصداق بیت معروفی .تو نیکی کردی و در ایران انداختی ، ایزد در امارات دادت باز

مریمم چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت 13:32

(شاید دعای اون که نمی دونیم کیه در حق ما اثر کرد ، شاید طرف مستجاب الدعوه بود ، شاید برکت به زمین برگشت .)
با این قسمت نوشتتون بغض کردم
منم همیشه این کارهارو انجام میدم ولی تا حالا اینطوری بهشون نگاه نکرده بودم

سلام عزیزم ، چقدر خوب که همیشه این طور رفتار می کنید ، امیدوارم دعای دیگران در حقتون مستجاب بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد