ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دارم کتاب خاطرات ناصرالدین شاه رو میخونم ، حوصله سربر بوده تا الان ، اما یه قسمتیش رو ده بار تا حالا خوندم و متوجه نشدم منظورش چیه .
فکر کردم معنای کلمات شاید توی صد و پنجاه سال اخیر عوض شده،سرچ کردم ،در زمان قاجار تنبان به نوعی دامن شلواری اطلاق می شد که معمولا جنس آن از زری، مخمل، ترمه، تافته یا تور نقده دوزی شده و آستر دار بود. تنبان چطور از اندرون آب می آورد؟ تنبون سلطان رسیده به کنیز ؟!!! فرض اینکه کوسه ، طبل باشه و غلط املایی باشه ،سیاچی تنبون رو از پای یکی درآورده کشیده سر طبل؟ !!!میتونستیم یه ما به ازای داخلی داشته باشیم به اسم ناصرالدینچی کد
از خوندن متن قدری گیجی حاصل شد
خیلی بیش از قدری