لیک در آیینه میبینم که وای ! سایه ای هم زآنچه بودم نیستم.


تلویزیون داشت یه کلیپ پخش میکرد، یه ترانه روی یه قسمتهایی از یه سریال (  ندیدمش قبلا) ، با اون چند دقیقه میشد حدس زد که یه دختر توی اینستا نامزد /شوهر سابقش رو میبینه که با یکی دیگه است و آهنگ علیرضا عصار هم روش بود( هنوزم بی هوا وقتی اون لحظه ها ،تو رو یادم میاد نفسم میگیره، اون همه خاطره سخته یادم بره ) همسر گفت : جریان این فیلمه چیه ؟ گفتم ندیدم ، ولی اگه منو تو با هم ازدواج نمی کردیم الان این آهنگ رو گوش میدادی یا این کلیپ رو میدیدی یادِ من میفتادی ، اَه ، کاش با هم عروسی نمیکردیم ، اینجوری توی ذهنت ماندگار میشدم. (قبلِ ازدواج کفه عاشق بودنش سنگین تر از من بود، جوون بود ) گفت: خوب که چی بشه؟ ( خوشش نیومد )


گفتم : عشق تو نرسیدنه که معنا پیدا میکنه ، وقتی میرسی و ازدواج میکنی ، اون جادوی عشق از بین میره ، انگار که راز شعبده باز،  رو شده باشه ، ولی وقتی نمیرسی توی ذهنت اون آدم، همون بُتیه که ساختی ، میتونی ایده آل ترین حالت ممکن رو تجسم کنی . اون آدم همونجا توی اوج برات ثبت میشه دیگه! 


صحبتمون رو راد با یه لحظه! ببخشید یه لحظه ،گفتنش قطع کرد ! چون از اول صحبتمون میخواست بگه نوشابه بخور ، نه برای اینکه من بخورم ،برای اینکه بگم من نمیخورم :|









نظرات 1 + ارسال نظر
ربولی حسن کور شنبه 6 مرداد 1403 ساعت 18:56 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
نوع دوست داشتن بعد از ازدواج فرق میکنه
یه بار به آنی گفتم دوست داشتنت پیش از ازدواج مثل یک دریای وسیع بود. حالا وسعت این دریا کمتر شده اما عمقش بیشتره.

سلام ، حتما همینطورِ ، فکر کنم دکتر شریعتی هم همینو میخواسته بگه : خدایا ! به هر که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که بیشتر دوست میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد