ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
پست قبل رو پاک کردم ، میون ذهن آشفته و کلی فکر که اون قدر بهشون پر و بال داده بودم که شده بود مثل خمیری که چند ساعت گذاشتی تا بخوابه ، حجیم ِ حجیم ! چرا فکر کردم باید بنویسم ؟!
ظهر خوندمش و دیدم دوستش ندارم ، الان خوندم دیدم نه !دوستش ندارم ، حذف و دیلیت، مثل عکسهایی که دوست نداشتم و پاره کردم ، مثل نقاشی هایی که اتفاقا دوست داشتم، ولی چون خاک گرفته بود، پاره کردم ، مثل تابلوهایی که چون جا نداشتم ، گذاشتم کنار سطل آشغال و.....
یه لحظه ، یه آن، تصمیم می گیرم و تمام !
اردیبهشت یا خرداد بود ، راد رو راضی کردم عیدیهاش رو بده براش سکه بخرم تا ارزش پولش کم نشه ، بهش گفتم پیش خودت هم بمونه که هر وقت دوست داشتی بتونی بفروشی ، به هر حال تیر ماهیه و تیر ماهیها حواسشون به پولشون هست ! ۷ تومن داد و یه سکه یه گرمی خریدم ، از اول بهم گفت ۹ شد میفروشم ، خوشحال، امروز گفت : شده ۸ و نیم ! بچه های بی گناه ما ، بچه های بی تقصیر ما، طفلکهای ما
پ.ن: آقای دکتر متاسفم که کامنت شما هم همراه پستم حذف شد ، از وقتی که گذاشته بودید متشکرم و ازتون عذر میخوام.
حالا میزاشتى بمونه
همیشه که از همه نوشته هات نباید خوشت بیاد
به به چه کار خوبی کردى براى عیدى ها
آررره ، سرمایه بچم رو حفظ کردم براش
الهی که حالت خوب وخوش باشه،آفتاب درمانی کن افکارمایوسانه میرن
سلام ، باشه حتما انجام میدم ممنون

سلام
من هفت تومن عیدی نگرفتم خوش به حال پسرتون
پ.ن: خود ما را پاک نکنید یه وقت
سلام ، امسال عیدی ها خیلی عجیب و غریب بود ، انگار بر اساس تورم بود، البته ۲ تومنش عیدی پدرش بهش بود
خدا نکنه . باز هم شرمنده، ببخشید.
پ.ن