خواب و بیدار! مست و هوشیار!


نمیدونم چرا  تازگیها بعدِ سرماخوردگی ، یه گنگی و گیجی احساس میکنم ، یه حالتی که مثلا ساعت ۳_ ۴ صبح بیدارتون می کنند ، مغز انگار یه حالتیه! خیلی لذت بخشه حالتش :)

  • عضو یه کابینه ای هستم ، با موهای براشینگ شده هی میرم اینور هی میرم اونور، میدونم که میخوایم بریم تو جلسه ، ولی برای جلسه اتاق آماده نیست ، دارم میز رو می کشم که اتاق رو آماده کنم ، منتها میز جلسه ، میزناهارخوری خونه مامانه که خیلللی سنگینه و زورم هیچوقت نمیرسه حتی یه پایه اش رو راحت بلند کنم ،   به زور دارم میکشمش ، حالا عضو کابینه کی بودم؟ ترامپ


           صبح که تعریف کردم ، راد پرسید: چیکاره                                 بودی؟گفتم:  نمیدونم!  

        راد: فکر کن ! ببین قرار بود در مورد چی صحبت                     کنی؟

         + : آقا، خواب دیدم ، واقعی نبود :| ( چرا این خوابو دیدم؟ شاید چون از عکسی که دیدم، پرچم کشورش  رو بغل کرده خوشم اومد)


  • دور میز نشسته بودیم مشغول به خوردن ، یه نفر از حاضرین که از بستگان  یکی از سیاسیون کهنه کارِ داشت در موردش صحبت می کرد و متاسف بود که طفلک خیلی پیر شده !!!! من به رسم ادب ، دهنم رو بسته بودم ، ولی تو ذهنم این بود که این آدم از اول بوده ، لابد میخواسته این تغییر رو ، اینجا شبیه شده به آرمان شهری که اون و هم فکرهاش براش تلاش کردند با توجه به دیدگاه خودشون ! پس  حالا چرا بچه هاش ایران نیستند؟!! چرا این آدمها نمی تونن بچه های خودشون رو قانع کنند که این جا بمونند؟ چرا پیر شده؟!!! مگه بقیه سنشون میره بالا جوون میشن؟ !! 

این یکی رو خواب ندیدم ،اون طرف هم کسی بود که بهش میگن چر..یک . اص. لا . حات!


پ.ن: ببخشید ، چند بار ویرایش کردم که این بهم ریختگی رو مرتب کنم ، نشد که نشد ، نامرتب بخونید ، الان شبیه به خودمه


نظرات 3 + ارسال نظر

سلام امیدوارم زود زود خوب و سلامت بشى
وقتى داشتین میز و میکشیدین یادتون نبود مال خونه مامان جانه
براى قسمت آخر چرا واقعا ؟؟؟

سلام ، قربونت مرسی ، میدونستم میز مامانمه ولی برام سئوال نبود که چرا اونجاست ، آخ ! امان از این همه وقاحت

ربولی حسن کور سه‌شنبه 29 آبان 1403 ساعت 11:59

مخ لسیم

بزرگوارید.

ربولی حسن کور سه‌شنبه 29 آبان 1403 ساعت 11:49 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
شاید بخشی از این گیجی از عوارض داروها باشه. حالا به سرماخوردگی معتاد نشین؟

سلام ، اون قدر دارو نمیخورم و تا چند روز هم ادامه داره ، اما تعبیرتون بسیار بسیار جالب بود، چون مدلش شبیه به وقتیه که آدم استامینوفن کدئین میخوره ، براوو به این درک از جمله!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد