تو بچگیم ، هر وقت با خونواده عموم ، یه جا جمع میشدیم ، بهم میگفتن الف پاشو ادای فلانی رو دربیار ، بعد نفر بعدی و ... گاهی حتی ادای خودشون ،کلی هم تشویقم می کردن
تو دبیرستان هم که بچه ها بیشتر با هم تبانی می کنند ، اگه معلم نمیومد ،( البته یه بار یکیشون سر کلاس بود) من میرفتم جلوی کلاس ادای معلم ها و مدیر و ناظم و خود همون هم کلاسیهام رو در میاوردم.
تو دانشگاه یادمه به جای اینکه بخوام تلاش کنم بگم کی ،چی گفته ، با ادای همون آدم ، حرفی که زده رو میگفتم و دوستم متوجه می شد که کیو منظورمه!
یه بار تو ماشین، برای همسر داشتم تعریف می کردم خواهرش چی گفته ، بعد با تن و لحن صدایِ همون خواهرش گفتم. همسر گفت: میخوای حالا جلوی من ادای خواهرم رو درنیاری!
رفتیم جشن سالگرد عروسی یکی از دوستهای دبیرستانم ( که بالا گفتم) بعدا که با هم حرف زدیم گفت : وای فیلم مهمونی رو دیدیم ، جایی که بابام می رقصید دقیقا رو به روی تو بود، به بابا گفتم : الف داره فیلمت رو بر میداره ، ادات رو بعدا درمیاره! بابا گفت: زودتر می گفتی بهم!
واقعا به باباش دقت نمی کردم ، پدرش رو هم دوست دارم ، خیلی خجالت کشیدم که احساس نا امنی بهش دست داده. به دوستم گفتم : اصلا حواسم به بابات نبود ولی دیگه بزرگ شدم بابا، زن گنده از این کارها می کنه مگه!!!
اون روز شرمنده شدم ، فکر کردم کجاهای زندگی کسی رو این طوری و با این خصوصیتم ترسوندم.
دیدم تو پست قبل شاید شائبه این پیش اومد خیلی بچه پیغمبرم ، خواستم از اشتباه دربیارمتون ، خیلی جاها اشتباه کردم و اشتباه می کنم.
سلام
فکرکنم بیشترخانوما موقع تعریف کردن و نقل قول ازیه خانوم
بالحن وتن صدای اون حرف میزنن
ماچنتا خواهریم داشتم گله ی یکی ازخواهرما جلو بقیه میکردم
که خواهرمورد نظر یهو اومد گفت داری ادای منو درمیاری؟؟
تازه فهمیدم بله من دارم دقیقا مثل اون حرف میزدم
وازون به بعد آگاهانه اینکارومیکنم
انگار اینطوری مطلبو بهترمیرسونی
سلام .
براوو . واقعا برای اینه که کامل طرف مقابل شرایط و اتمسفر رو درک کنه ، قصدمون تمسخر نیست.
من یه پسرعمو دارم که ادای مقامات بلند پایه رو درمیاورد یعنی فکر میکردی خودشونن و صدای عموم رو هم تقلید میکرد و میخندیدیم تقریبا رقص و صدای همه رو تقلید میکرد اونم خیلی حرفه ای، ولی الان دیگه هر چقدر هم اصرا کنند انجام نمیده ولی من یادمه که این پسرعموم که همسن خودم هم هست چقدر تو فامیل طرفدار داشت.
سلام ، زنده باشند
أصلا فکرشم نمى کردم ازین کارها بلد باشین
به نظرم استعداد داشتین ، هر کسی این توانایى و نداره ، یک اقایى برد صدا خواننده ها رو تقلید میکرد ، خدایی هنرمند بود
راستى ممنون که از ماجراى عشق تون گفتین
سلام ، پس خواهربا این تفاسیر ، استعدادم نادیده گرفته شده ، باید میرفتم استندآپ میکردم


خواهش میکنم
ادای دیگران را در آوردن نشان دهنده توانایی تقلید و نقش بازی کردن است.من عاشق لهجه دایی مادر همسرم شدم وقتی به خواهر زاده خود (مادر همسر)داشت می گفت «این عروس خوب را از کجا پیدا کردی؟»,شاید از سطح بالای شعورش خوشم آمده
همش به همسر با همون لهجه شهرستان میگم «دایی مادرت شمه تیزی داشت به مادرت گفت این عروس خوب را از کجا آوردی؟».خوشبختانه در بین خانواده مادر همسر آنقدر عزیز بودم که نتواند امن کمترین بد گویی را بکند.می گفتند کلاهت را بنداز تو هوا قبول کرده عروس ات شود.اگر محبوب باشیم و اینقدر اذیت شویم طفلک اونا که محبوبیت هم ندارند.بعد از فوت مادر همسر دیگه به کسی نگفتم موارد آزار دیدنم چه بوده چون دست اونا از دنیا کوتاه شده و فرصت عذر خواهی ندارند.ز
اقا من یه سوالی داشتم چرا اسم وبلاگت اینقدر عجیبه؟ یه الف که دیگه بچه نیست!؟ چی تو ذهنتون بوده وقتی این اسمو گذاشتین؟ خیلی عجیبه
سلام . پیامتون رو کپی کردم اینجا تا جواب دادن بهش راحت تر باشه. البته اگه تو قسمت کامنتها هم بنویسید و بخواید که منتشر نکنم به دستورتون عمل می کنم.
یه بار جایی اول اسم و فامیلم رو نوشتم دیدم ، اگه بخوام بگم میشه الف .پلف . فکر کردم چه خوبه تخلصم بشه .
(یه الف بچه)،من که بچه نیستم پس شد : یه الف ، که بچه نیست.
سلام
تقریبا همه توی دوران جوونی و جاهلیت از این قبیل کارها میکنند.
گاهی فکر میکنم کاش توی همون دوران مونده بودیم.
سلام . من هنوزنیمی تو جاهلیت موندم
، بلند نمیشم ادای حرکات آدم ها رو در بیارم اما خیلی اوقات با لحن و تن صدای آدمها حرف میزنم.
فکر میکنم اینطوری فضا سازی میکنم!