بیا بنویسیم روی خاک ، رو درخت، رو پر پرنده، رو ابرها
حالم یه جور مرغ سحریه ، هفته گذشته رفتیم شمال ، به چشم خریداری، تو رشت گشتیم ، پروژه مد نظر همسر پرونده اش بسته شد ،
ترافیکش زیاده ، سرسبز نیست و ... یه روز رفتیم سمت زیباکنار و کیاشهر ، یه روز سمت چمخاله و چاف . به راد گفتم : یه روز هم میبریمش به چشم خریداری لاهیجان رو ببینه ، پرونده اون رو هم ببنده !
تو کتاب معجزه شکرگزاری توصیه میشه به دیدن نیمه پرلیوان ، تا شکر نعمت ، نعمتت افزون کند . اما نویسنده کفش های مردم همه دنیا رو پاش کرده ؟ میدونه تو عرض یه هفته کلی خبر بد شنیدن یعنی چی؟ !!
ما چقدر نگران میخوابیم ! دیشب اخبار رو چک می کردم ببینم برای آلودگی هوا ، امروز مدارس تعطیله ، خبر قتل اون دانشجو رو خوندم ، هر بار جوون ( ۱۹ سال هنوز نوجوونه، مگه نه؟) میمیره، دلم می سوزه برای هزار آرزو که خاک میشه . صبح اخبار رو مجدد چک کردم و نگران زنگ زدم به برادرم که ببینم بچه هاش امروز کلاس دارن یا نه ؟ ما چقدر نگران زندگی می کنیم !!
تنها یه ویدئویی این روزها، حالم رو خوب می کنه ، که همسرم بهم گفت و من توی یوتیوب دیدم ( قابل توجه اون دوست عزیز دیوونه ،
که نوشته تظاهر میکنی و دروغ میگی اینستا نداری وقتی آنتی بلاگرز رو میشناسی! )، تو سایتهای داخلی هم هست ، یه پسری تو مترو تجریش با صدای قشنگی میخونه : .... یه روزی میاد که باهم ، دوباره بخندیم.
الف جان
این چند ماهه آلودگی هوای تهران من روزی چند بار سایت مرکز پایش هوا رو چک می کردم. جالبه که رشت آلاینده O3 خیلی بالایی داشت که برای من واقعا عجیب بود.
سلام ، معلومه هواش آلوده است رنگ آسمون دیگه مثل قدیما نیست. متاسفانه
.
سلام ، آخ که چه رنجنامه ای بود .
_______________________________
دومین پیامتون رو هم خوندم ، متاسفم
از صمیم قلب امیدوارم از پس امروز بود فردایی، نه برای اینکه بگم خودم بی گناه زندگی کردم که واقعا اینطور نیستم ، دوست دارم ببینم خلاصه حق به حق دار میرسه.
من چقدر منتظر بودم پست جدیدی از شما ببینم ولی نومید شده بودم پس دنبال برنامه ای تو شمال بودین که...حیف از اون جوان دانشجو که در تاریکی شب در دویست قدمی کوی خوابگاه...خدا برای شما و مادر و برادرتان برادرزاده تان را حفظ فرماید.من نیز درگیر بیماری نوه ها بوده ام.کم نیستند مسائلی که مارا بمباران آزار و اذیت کنه.خدا حفظ تان کنه.فرزندتان و همسرتان در کنارتان خوب و خوش باشند.
سلام رضوان عزیز. ماشالله سحرخیزید. ممنونم همه بچه ها ان شالله سلامت باشند ، متشکرم .همینطور شما و عزیزانتون
سلام
بااین تورم بالا و فقروبدبختی متاسفانه آماراین خفت گیریا ودزدیها بیشترم میشه
قوانین مون هم انقدرشخمی تخیلی هست که اگه دزدی بهت بزنه چه توخونه وچه خیابون دردفاع از مال واموالت دزدآسیبی ببینه باید بهش دیه بدی !
طرف به یه دخترتجاوز کرده دخترباردار شده رفته بچه رو سقط کرده
متجاوز رفته شکایت ودرخواست دیه کرده !!
یعنی اون قانونگزارباکجاش فکرکرده واین قانونو وضع کرده نمیدونم
فعلا که همه اینجا گروگان گرفته شدیم
امیدوارم هر چه زودتر وبه بهترین طریق ممکن آزادبشیم!
سلام . بله متاسفانه
شیرین جان ، با عرض معذرت اول باورم نشد یه همچین نقصی وجود داره ، ولی سرچ کردم 《جرم تجاوز به عنف به موجب بند «ت» ماده 224 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 مستوجب اعدام زانی است و وفق قانون آیین دادرسی کیفری باید از قربانی جرم، حمایتهای قانونی لازم به عمل آید تا ضمن دادرسی عادلانه و اعمال مجازات متجاوز، خسارات بدنی، عاطفی و روانی وی نیز جبران گردد. مع الوصف تجویز سقط جنین ناشی از این رابطه به سادگی امکانپذیر نیست》
عمیقا و از ته دل آرزو می کنم این که شما فرمودید داستانی باشه برای نشون دادن نقص و باگ این قانون و در واقعیت رخ نداده باشه.
اگه کسی حقوق خونده خوشحال میشم تبصره ها یی که اضافه شده رو بگه
.
سلام . مطلقا صاحب نظر نیستم ، و اینکه روحیه دایی جان ناپلئونی هم ندارم .
منم خیلی متاسف شدم از خوندن خبر اون دانشجو. مخصوصا اینکه چهره ش خیلی شبیه برادرزادمه که اونم نوزده ساله و دانشجویه. انگار کاملابا خانوادش همدردم. متاسفانه فقط ایران نیست. من آلمان هستم و باورت میشه که همسرم برام گاز اشک اور خریده که قتی میرم پیاده روی ببرم با خودم؟ از بس هر روز میشنویم یه دیوانه به مردم حمله کرده و کشته و زخمی کرده. حتی به بچه ها. نزدیک کریسمس که رفتیم بازارچه کریسمس، چشمم همش میچرخید و نگران بودم. چون چند بار شده که دیوانه ای با ماشین رفته توی جمعیت و کلی آدم رو کشته. حالا تو ایران بگو از گشنگی این کارو کردن. اینجا چی؟
دوست من امریکاست و اونجا نگران تیراندازی توی مدارس هستند.
خدا همه ما رو حفظ کنه هم از شر این دیوانه ها و هم از افکار منفی که باعث میشه کسی این کارو بکنه.
سلام ، زنده و سلامت باشه برادرزاده اتون و همه جوون های این سرزمین ، یه دوستی دارم ، اون هم همینو میگه ، میگه انگار کلا دنیا رو یه نا امنی گرفته ، اینایی که تو ایران این کار رو می کنند از گرسنگی نیست ،فقیر نیستند ، تن لش و وقیحند ، در ضمن قانون هم بازدارندگی کافی رو نداره . تصور اینکه یکی برای گرفتن موبایل بهت چاقو بزنه انگار که مال اون تو دست توئه به شدت آشفته ام میکنه.
روانشناسی زرد میگه همش نیمه پر لیوانو ببین همش سعی کن خوشحال باشی بخندی ... ولی زندگی ترکیبی از غم ها و شادی هاست ... پس راه کنار اومدن با غم ها و پذیرش این مساله که ناملایمات و سیلی روزگار همیشه بوده و هست میتونه کمک کننده باشه اما واقعا توی این مملکت دیگه توازن بهم خورده
سلام ، دقیقا درسته ، توازنش بهم خورده و گاهی برای برون رفت به این فکر میکنم تو کدوم حوزه خبر موثق دلگرم کننده ای شنیدیم؟
سلام
من اون کلیپ مترو را توی تلگرام دیدم و لذت بردم.
طبیعیه که توی ایام تعطیلات شمال ترافیک باشه. مگه این که سری به شهرهای کوچک تر یا روستاها بزنید.
سلام . خوب خونده.
اون روز مدارس و دانشگاههای گیلان تعطیل بودند ، مسافر هم چون قبلش جاده ها رو بسته بودند به خاطر برف ، خیلی کم بود . رشت شلوغه ،بار ترافیکش زیاده ، بنزین باعث شده شهر یه جوری سربی رنگ به نظر بیاد ، احساس نکردم رفتم شمال . یه سری پل ها رو دارن میسازن ، بهم ریخته است ، خلاصه اینکه به جای رم باید بگیم رشت ، شهر بی دفاع
زیباکنار قشنگه ولی ۴۲ دقیقه تا لاهیجان که شهر مجهزتریه فاصله داره و من نمیدونم وقتی بارندگی بشه این تایم چقدر بیشتر میشه ، به هر حال ما برای پسرمون خیلی نمیتونیم دور از محیط مجهز زندگی کنیم اگرچه که ممکنه یه بخشیش هم ذهنی باشه.
عزیزمی
دوست ندارم بگم که یواش یواش نیمه ی پری نیست و همش خالیه... ولی خب مگه چقدر میشه از واقعیتها فرار کرد...
واقعا هممون نگران میخوابیم و نگران تر بیدار میشیم... هزار تا چیز چک میکنیم و میخوابیم و تا چشمامون باز میشه هزارتا چیز را چک میکنیم... البته که من شروع کردم به کمتر پیگیری کردن اخبار...
سلام ، کار خوبیه اگرچه که شنیدنش، اجتناب ناپذیره گاهی ، مثلا من اگه دیشب متوجه نمیشدم ، صبح که با مامان تلفنی صحبت کردم حتما میفهمیدم ، چون بهم میگه ، بعد جفتمون هم به برادرم زنگ زده بودیم، چون نگران بچه اون بودیم.
سلام
اعصاب و روان زیر خط فقر 
یعنى میخواین برین شما براى زندگى
طرف سوئیس. زندگى میکرده با اون لیوان نیمه پرش
خدایى خیلی طفلکى هستیم
یا خدا دیگه داشتن اینستاگرام. یا نداشتنش افتخار داره
خدا کنه مدال براى دارندگانش باشه تا به منم بدن
مدال نگرفته از دنیا نرم
سلام ، سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره رو دیدی؟ یه جاش علی مصفا ، کاظم ( همکار نیما) رو تو بیمارستان داره هل میده ، اون داد میزنه : عمه! وضعیت من عین اونه ، دارن هلم میدن
فکر کنم اینستاگرام تو ذهنش معادله گناهه چون من اگه ادعا کنم گناه نکردم مصداق تظاهره
چقدر قشنگه این آهنگ و چه قشنگ خوندش
بله خیلی