هییییچ مپرس!

داشتم یه وبلاگی رو می خوندم که در مورد آشناییش با یه بنده خدایی بود بعد توی کامنتها یکی اومده بود نوشته بود من دوست دارم بیشتر بدونم کاملتر توضیح بده :))))) چرا واقعا؟! به چه درد آدم میخوره از ریزترین چیزها که بهش مطلقا ربط نداره، با خبر باشه ؟!! کنجکاوی بعضی ها دیگه از حالت کنجکاوی سرریز شده از فضولی هم رد شده ، دیگه به نوعی بیماری ( دگرآزاری) تبدیل شده .  

من  متاسفانه،خودم اینقدر مودبانه با این جور آدمها صحبت میکنم و جواب میدم که خدای جواب دادن به سئوالات نامربوطم  ولی اگه بخوام  از بین سئوالات عجیب و غریبی که ازم پرسیدن، (از حقوق و قیمت ملک و وسایل و و... بگذریم )اونهایی که روم میشه رو اینجا بنویسم :

_در ماه چقدر پس انداز می کنید؟

_همسرت چطور بهت محبت میکنه؟

_خونه پدر داماد چند متره؟

_شبها به بچه چطور شیر میدی؟ 

_شبها چندبار پوشک بچه رو عوض میکنی؟

_میری خونه پدرشوهرت در یخچالشون رو باز میکنی؟

و .....

اماا ، تمشک طلایی رو هم میدم به این سئوال :

_قیمت سنگ مزار بابات چقدر شد؟