ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یکی( پدر یا پسر) گربه رو بغل میکنه ، من میرم توی اتاق میشینم روی تخت و پام رو جمع میکنم ، گربه کوچولو میاد زیر تخت و سرش رو می گیره بالا ، با حفظ فاصله اجتماعی. فعلا که نمی تونه بپره بهش نگاه میکنم و براش میخونم :
میدونستی که چشات شکل یه نقاشیه که تو بچگی میشه کشید
گفت : انگار میخوای گریه کنی ؟ همونطور که لبخند میزدم اشکهام ریخت ، راد گفت: چی شد؟
گفتم: خوبم اشکم برای اینکه این قدر منو خوب میشناسی و حالتهام رو میفهمی.
پ.ن: اون موقع که این آهنگ اومد من خیلی دوسش داشتم ولی مثل یه عطر ، یه خیابون ، یه عکس منو میبره به یه سالهایی که بسیار دلتنگ میشم. از همه بیشتر برای خودم
سلام
متاسفانه خواننده اش هم دیگه نتونست ترانه ای به این خوبی بخونه.
سلام ، بله ، اینکه اولین کار آدم گل کنه بدیش اینه که بعدش باید با خودش رقابت کنه و کار سخت میشه
سلام
دو روز دارم مى خونم نوشته ها تونو
چقدر عنوان پست هاتون جذاب. و جالب هست
رنگى عجیب هم باشه 


خوبین
چقدر ساده و قشنگ مى نویسین
فکر کنم از وبلاگ ویرگول جان رسیدم به اینجا
در هر صورت مى خواستم بگم کلی این دو روز لذت بردم از خوندن وبلاگتون
این اهنگ و منم دوست داشتم فقط اون موقع که اومد دلم مى خواست چشمام رنگى باشه
سلام . ممنونم ، آخی ویرگول عزیز هم مثل شما بهم محبت داره . اسم وبلاگ شما خیللللی بامزه است، انتخابش خیلی جالبه!
ترانه و آهنگش کار خوبی بود خیلی شنیده شد ،باید میرفتید یه جایی که همه چشمهاشون رنگ روشن باشه اون موقع مصداق پیدا می کردید