بعد فارغ التحصیلی ، جایی مشغول به کار شده بودم ، چون اولین تجربه کار بود ، فکر میکردم باید کار رو صفر کنم و برم خونمون . نتیجه اینکه مثل فرفره ای که چرخوندنش، تند تند کار می کردم ، یه قسمتی از کار استعلام گرفتن از بایگانی بود ، بعد موقعی که میخواستم برم پرونده ها رو بگیرم ، خرامان و متشخص و خانمانه نمیرفتم ، جیم کری رو تو فیلم ماسک دیدید؟
اون طوری میدویدم و نرسیده به بایگانی روی سنگها یه پا رو جلوتر میذاشتم و ترمز می کردم و میرفتم داخل!
رفتارم اشتباه بود ،برای رفتار تو محل کار و محیط اداری کلی مقاله در باب پرستیژ ، اتیکت و پرنسیب نوشته شده ، در واقع برای حرکات اجتماعی ما، یه سری آدم اومدن وقت گذاشتن ، تحقیق کردن و بررسی کردن و یه سری بایدها و نبایدها تعریف کردن .
حالا من کاری رو انجام میدادم که مغایر بوده ، اگرچه که باعث آسیب به شخصی نبود ، اما این حق رو دارم که بیام یه بیانیه ، یا بیشتر، مانیفست بدم در تجلیل از حرکات ساختارشکنانه ؟!!! و بعد شما هم بیایید کامنت بذارید منو تشویق کنید ، یه بنده خدایی هم بخونه ، خوشش بیاد فردا با پشتک و بالانس راهروی ادارات رو طی کنه؟!
کار اشتباه( نه لزوما وقیح و بد) ، اشتباهه ، چه من انجامش بدم ، چه کسی که دوستش دارم ، چه شمایی که عزیزید!
پ.ن : میدونم گنگ نوشتم ، دلیلش اینه که اگه کمی بسطش میدادم وبلاگ خونها میفهمیدن منبع الهامم چی بوده
.چرا نوشتم؟ مراجعه بشه به عنوان!
رضوان جان پیامتون رو خوندم ، لذت میبرم از نوشته هاتون.سپاس
گنگ ننوشتی.خیلی هم جالب نوشتی .از اشتباه تون دستاورد سازی نکنیم را متوجه نشدم.مثلا من ممکنه الگوی بعضی ها واقع شوم؟مراقب رفتارهای خودم باشم؟مردم رو من حساب وا کرده اند؟اگر الگو قرار بگیرم مسئولیت داره؟
میگ میگ یا جیم کری وار یا صمد آقا وار؟کدام بودی؟
من نیز همانند یه خانوم متین و با وقار نبودم .یه پرستار فرز و تند و فشفشه بودم انگار نه انگار که موجودی که زیر دستمه انسانه کارم را زود و تند و سریع انجام میدادم تا سر هشت ساعت بتونم از بخش خارج شود و کاری به احساس بیمارم نداشتم که انتظار داره یه خانم متین و با وقار ببینه برای همین زود بریدم و از شغل مراقبت خارج شدم رفتم آموزش.
سلام ، دقیقا منظورم همین بود ،یکی یه کار خلاف عرف انجام داده که روان شناسها در موردش مطالعه کردن و میزان خطاش رو زیاد برآورد کردن ، حالا میاد مینویسه ، چند نفر هم تشویقش می کنند ، چند نفر هم میگن ما هم تو این شرایط بودیم و انجامش ندادیم و این تشویق می کنه که انجام بدید ، دیدید که من انجام دادم و ...


به لحاظ انجام کار که خود صمد آقا بودم
خسته نباشید
نظر من باز نیومد
چون اینجا یکبار سلام کرده بودم
ترجیح میدم کلا سمت شون نرم
براى همین نوشته بودم دوباره سلام
میگ میگ بودین
تصورتون کردم کلى شاد شدم
منم تقریبا مثل شما هستم خیلی وارد نیستم تو حفظ کلاس و این داستان ها
به نظرم کودک درونتون هم فعال هست
یه حقیقت هم بگم أصلا از کسایى که اب و با چنگال میخورن هم خوشم نمیاد
احساس مى کنم هر کارى جلوشون انجام بدم اشتباه هست
کم سعادت بودم عزیزم. فکر کردم منظورتون این بود دوبار سلام
دقیقا! میگ میگ بودم ، نمیدونم چطور به نظر می رسم، چون دیرجوشم به نظر بعضی خیلی رسمیم و به نظر بعضی که باهاشون جورم ، یه مدل دیگه ام. اما کلا ناز ندارم ، میدونی اتفاقا خیلی دوست داشتم می تونستم با لحن و ناز یکی مثل بهاره رهنما آروم صحبت کنم ولی پتانسیلش رو ندارم متاسفانه .
سلام
سالها پیش تی وی یه فیلم ژاپنی پخش میکردکه مردجوانی استخدام شده بود
روز اول همه کارشون تموم شد و مردجوون هنوز کلی ازکارهاش مونده بود
روزدوم انقدر تندوسریع کارشو انجام دادکه بیکارنشسته بود وبقیه رو نگاه میکرد وحوصله ش سررفته بود
روز سوم تازه فهمید باید باتوجه به تایمی که داره کاراشو انجام بده
گفتین تندتند کارمیکردین یاد اون آقا ژاپنیه افتادم
جیم کری و فیلم ماسکو دیدم
تصورتون کردم درلباس فرم ومقنعه با اون ترمزجیم کری مابانه!
سلام .
ندیدم این فیلمی که فرمودید رو.
خودم میگم عین صمد بودم ، صمد رفته بود سر کار بنایی ، میخواست آجر بندازه واسه اوستا ، اونقدر پشت هم انداخت که اوستا وقت نمی کرد ملاط بزنه
سلام
اعتراف میکنم با خوندن تیتر هم متوجه جریان نشدم
پیر شدم ظاهرا
سلام .
نه پیر نشدید ، با خوندن پی نوشت ناخودآگاه آدمها میفتن توی تله ! که ربطش بدن به یه وبلاگی .
قصه اش ، همونی بود که نوشتم ، هدفم این بود بگم از اشتباهاتمون دستاورد سازی نکنیم .
ربطش به عنوان ؟ اگه نمینوشتم عصبانیتم خالی نمیشد